چرا دراز کشیدن به جلسات رواندرمانی کمک میکند؟
تا به حال به نکته فکر کردهاید که چرا در اغلب جلسات رواندرمانی به افراد پیشنهاد میشود روی مبل دراز بکشند؟ بهنظر میرسد زیگموند فروید بنیانگذار «دانش روانکاوی» این نحوه دراز کشیدن را ابداع کرده و در یادداشتهایش در سال ۱۹۱۳ گفته: هدف این است که بیمار روی یک مبل دراز بکشد و درمانگر بهگونهای بنشیند که جلوی چشم بیمار نباشد.
بیشتر تاکید فروید روی این بوده که درمانگر جلوی چشم بیمار نباشد، اما بهنظر میرسد این دراز کشیدن به پشت هم به فرایند درمان کمک میکند. چون پژوهشهای تازه نشان دادهاند که این موقعیت بدن، احتمالا سبب کاهش دافعه روانی میشود.
داستان کشف این موضوع هم جالب است: پژوهشگران متوجه شدهاند در تحقیقات علمی آنها نتایج بهدست آمده از دستگاه تست fMRI همیشه با نتایج بهدست آمده از تست EEG همخوانی ندارند. سپس به این موضوع فکر کردهاند که fMRI به صورت دراز کشیده انجام میشود در حالی که تست EEG به صورت نشسته است.
در بررسی دقیقتر مشخص شده وقتی ما از وضعیت نشسته به حالت دراز کشیده تغییر حالت میدهیم، میزان فعالیت مرتبط با عصبانیت در مغزمان کاهش پیدا میکند. ضمن اینکه مشخص شده وضعیت خوابیده به طور کلی انگیزه عملی افراد را کاهش میدهد و مثلا افراد در این وضعیت نسبت به تصاویر خوراکیهای خوشمزه یا جذاب از نظر جنسی واکنش کمتری نشان میدهند.
پژوهشهای دیگر هم نشان داده که ذهن ما در وضعیت خوابیده بهتر بین افکار مختلف حرکت میکند و این هم احتمالا در جلسات روانکاوی کمککننده است.
شاید فروید هم بدون دسترسی به ابزارهای پیشرفته فعلی، و بر اساس تجربیات شخصی متوجه این نکته شده بوده که افراد در این وضعیت در جلسات رواندرمانی نتایج بهتری بهدست میآورند و به همین خاطر از این روش برای بهبود کیفیت درمانش استفاده میکرده است.