چگونه افکارمان میتوانند معدهمان را فریب دهند!؟
دکتر کرام یک روانشناس بالینی است که چند سال قبل یک تحقیق جالب انجام داد که به «آزمایش میلکشیک» مشهور شد: او شرکتکنندگان تحقیق را به دو گروه تقسیم کرد و به هر کدام یک لیوان میلکشیک داد.
به گروه اول گفته شده میلک شیک شما کم کالری (تنها ۱۴۰ کالری) و فاقد قند و چربی است. به گروه دوم گفته شد که میلکشیک شما پُرکالری (۶۲۰ کالری) و حاوی افزودنیهای قند و چربی است.
اما نکته پنهان این بود که میلکشیک هر دو گروه یکسان و فقط برچسب روی آنها تفاوت داشت! هر دو میلک شیک حاوی ۳۰۰ کالری و در واقع از نظر انرژی در حد متوسط قرار داشت.
پیش از نوشیدن میلکشیک و بعد از نوشیدن آن میزان یک هورمون به نام «گرلین» در خون شرکتکنندگان اندازه گرفته شد. گرلین از معده ترشح میشود و به هورمون گرسنگی مشهور است. وقتی این هورمون ترشح میشود به مغز علامت میدهد که به دنبال غذا باشیم. این هورمون ضمنا متابولیسم را هم کاهش میدهد تا اگر غذا پیدا نکردیم دچار کمبود انرژی نشویم.
نتیجه آزمایش گرلین شرکتکنندگان بعد از نوشیدن میلکشیک باورکردنی نبود: میزان کاهش این هورمون در آنهایی که «تصور میکردند» نسخه پرکالری را خوردهاند، سه برابر افرادی بود که فکر میکردند نسخه کمکالری را نوشیدهاند!
سالها تصور پژوهشگران این بوده که گرلین بر اساس حجم و کالری غذای دریافتیمان تنظیم میشود. اما این پژوهش به وضوح نشان داده شد که طرز تفکر (Mindset) ما تا چه حد روی آن تاثیرگذار است.
دکتر کرام تحقیقات متعدد دیگری هم در رابطه با تاثیر طرز تفکر روی فیزیولوژی بدن انسان انجام داده و یکی از پیشنهادهای کلیدیاش این است که اگر هنگام مصرف غذا، از زاویه «کافی بودن» به وعده مصرفیمان نگاه کنیم، نتیجهاش کاهش اشتها و افزایش متابولیسممان خواهد بود.